بغض

متن مرتبط با «استرس» در سایت بغض نوشته شده است

استرس

  • به طور کلی مواقع ترس یا استرس ناخودآگاه علاقه دارم کتاب نوشته شدم رو بخونم و دوباره بازنویسی و اصلاحش کنم، ایده های جدید برای طرح کتاب جدید بسازم، فیلمای مورد علاقه امو ببینم به هر نحوی برم بیرون کتابا با موضووعات مورد علاقمو بخونم، به گلام برسم... و کلا تو فکر فرو برم و هرکاری ازم برمیاد انجام بدم تا از زیر موضوع استرس زا شونه خالی کنم. انگار یه لاک دفاعی دارم که اینجور مواقع میرم داخلش و درنمیام!!! اما این همیشه خوب نیست. درسته آدم باید یه موقع هایی از ترس، خودش به سمت موضوعات جالب و آرام بخش بکشونه اما نه همیشه. این راه فقط تو زمانی کارسازه که کاری از دست آدم برنمیاد و اینجوری حداقل حرص نمی خوره و وجود استرس رو نادیده می گیره تا راحت تر بتونه ادامه بده. که البته تو اینجور شرایط من اصلا نمی تونم رو موضوعی جز اون مسئله اعصاب خوردکنی فکر کنم!!! اما مواقعی که باید با ترسم مواجه بشم و رو بروش وایستم با این طفره رفتنا کار مدام به تعویق میندازم.بلاخره که چی؟ چند وقته خودم زیر ذره بین گذاشتم و متوجه شدم این خصلت دارم و باید براش یه راه چاره پیدا کنم. کلا یکی از ترسام مسئولیت پذیریه که اتفاقا دلیلش برعکس خیلیا،  مسئولیت پذیریه بیش از حده و ایده آل گراییه! روی همین حساب کلا نمی خوام مسئولیت بپذیرم:( و از زیربار مسئولیت درمیرم. حالا هر مدل مسئولیتی می خواد باشه! ازدواج-کار-دفاع و... اما, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها